رسته‌ها
شبهای پرماجرا
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 39 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 39 رای
مجموعه داستان

✔️ از متن کتاب:
وقتیکه فیلسوف شیب وحشتناک آن را دید و مسافرت دیشب خود را به یاد آورد، پیش خود فکر کرد که یا اسب های ارباب بسیار زیرک و عاقلند یا آنکه قزاقان کله خری بوده اند که در آن مستی و خماری توانسته اند با ارابه تا این پایین بیایند و پرت نشوند. فیلسوف در بلند ترین نقطه حیاط ایستاده بود. وقتیکه برگشت در پشت خود منظره ای مخالف پیش یافت. آبادی با شیب ملایمی تا دامن دشت کشیده می شد و چمنزارهای وسیع تا آنجا که چشم کار می کرد ادامه داشت. سبزی روشن آنها هرچه دورتر می گردید تاریک تر می شد و آبادی های اطراف از دور سیاهی می زدند. در طرف راست این چمنزارها سلسله جبالی کشیده شده بود. دنیپر چون خط براقی به چشم می خورد…
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
162
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1393/04/27

کتاب‌های مرتبط

تنها راستگویان عالم
تنها راستگویان عالم
0 امتیاز
از 0 رای
مثل همیشه
مثل همیشه
4.5 امتیاز
از 57 رای
سی دیدار
سی دیدار
4.2 امتیاز
از 16 رای
شهر باریک
شهر باریک
4 امتیاز
از 34 رای
مرگ فروشان
مرگ فروشان
4.5 امتیاز
از 57 رای
نامه های فراموش نشدنی
نامه های فراموش نشدنی
4.7 امتیاز
از 6 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شبهای پرماجرا

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
شبهای پرماجرا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک